زده مرد ( را) استوار مدار، و آپریکان ( آبرمند) مرد ( را) چگونه که آیین بود، هزینه به او ده .
کسی کش فکندی وکردیش خوار
مدارش به نزدیک خویش استوار
چو خواهی کنی دستکیری زکس
بجوی آبرومند نادسترس